مجموعه مطالب تربیت توحیدی ترنم

سلام من خلاصه ای از آموزه های تربیت توحیدی را برایتان بازگو میکنم

مجموعه مطالب تربیت توحیدی ترنم

سلام من خلاصه ای از آموزه های تربیت توحیدی را برایتان بازگو میکنم

  • ۰
  • ۰

وقت اذان

سلام

​​​​​​امروز ظهر وقتی از کلاس برگشتم خونه اذان که شد من تازه رسیدم میدان آزادی و از مترو پیاده شدم و رفتم بالا، توی خیابون که رسیدم تاکسی ها پشت سرهم پارک کرده بودن و یه عده باصدای بلند میگفتن شهرضا...شهرضا دو نفر، یه عده بلند میگفتن سپاهانشهر... سپاهانشهر، و یه عده هم میگفتن بهارستان... بهارستان دو نفر 

میان این راننده ها که هرکدوم مسیرهاشونو اعلام میکردن، چشمم به صحنه ی جالبی افتاد دونفر ازاین راننده ها که یکیشون جوان بود و یکیشون میانسال درحالیکه دستمال‌های عرق گیرشون دور گردنشون بود به نماز ایستاده بودن و در حینی که همکارانشون دنبال مسافر بودن، این دو خسته از کار روزانه و پرداختن به کسب و کار به نیاز روحی خود پرداخته بودن، و خود را به منبع انرژی اصلی متصل کرده بودن، و درحال راز ونیاز باخداوند بودن. خیلی برام جالب بود و همون لحظه خداراشکر کردم که هنوز افراد اینچنینی که اینقدر اهمیت به نمازشون بدن که در خیابون به نماز بایستند هستند و من خداراازاین بابت شکر کردم. درهمون لحظه چشمم افتاد به تابلویی که روی نرده های در دانشگاه نصب بود، روی آن نوشته شده بود: 

خداوند در آیه 8 سوره تین می‌فرماید :  ألیس الله بأحکم الحاکمین یعنی آیا خداوند بهترین داوران و حاکم مطلق نیست؟ و این آیه بیشتر نظرم را به کار اون دو راننده ی بانماز جلب کرد. 

آیا راننده هایی که وقت اذان بسوی خدا شتافتند با راننده هایی که در وقت اذان دنبال مسافر می گردن، در پیشگاه خداوند یکسانند؟ 

  • سهیلا کاظمی
  • ۰
  • ۰

سلام 

دیروز عصر مسؤل آموزش باهام تماس گرفتند و گفتند شروع جلسه فردا ساعت 8:30 هست، و من امروز صبح هنوز پسرو دخترم خواب بودن که ازخونه رفتم بیرون، ظهرکه اومدم پسرم داشت برنامه های باشگاهش را هماهنگ می کرد، سلام نکرد، منم گفتم سلام پسر گلم، خودش خجالت کشید و هیچ نگفت و سرش را زیر انداخت، گفتم اشکال نداره من زودتر سلام کردم حالا شما جواب بده، ثوابش را هم ببر، فوری سلام کرد و من دوباره جوابش دادم و گفتم به سلام پسر گلم، خوبی؟ بعد شروع کرد از برنامه های باشگاهش صحبت کردن، من همیشه سعی کردم با محبت کردن به بچه هام ارتباط برقرار کنم، تا بتونن راحت حرفشونو برام بگن، هرچند پسرا حجب و حیای خاصی درمقابل مادراشون دارند اما دخترها راحتترین. و راحت‌تر حرف دلشونو میزنن، مدتی بود خیلی بخاطر بی نظمی تو کارهاشون و نمازهای جسته گریختشون که پیوسته نبود، خیلی بهشون غر می زدم ولی احساس کردم اینطوری بینمون فاصله میوفته و ممکنه بعد آسیب جدی تری وارد کنه، برای همین سه تا اصل را تو زندگی بهشون گفتم که اگه رعایت کنند هم خدا از دستشون راضیه هم خودشون راحتن و هم من دیگه نیاز نیست غر بزنم، و اون سه اصل که همش در انظباط فردی خلاصه میشود اینه که هر کاری را که باید در وقت و زمان خودش انجام دهند، انجام دهند، چه بخوان چه نخوان، و این اصل که دو اصل دیگر را شامل می‌شود از نماز خواندن گرفته تا انجام کارهای شخصی را دربرمی گیرد. و قانون تکرار که یک اصل دربطن این اصل است کارها را در ذهن ملکه خواهدکرد که اتومات درزمان خودش انجام دهند. 

موفق و مؤید باشید 

  • سهیلا کاظمی
  • ۰
  • ۰

مدیریت مادر

سلام

قبول دارید که نمره ی مدیریت مادرها بیسته؟ 

ما آخر هفته ها باخانواده ( پدر ومادر و خواهر و برادر ) وعده می کنیم و میریم تو باغ پدرم، البته تمام هماهنگی ها از صفر تاصدش را مامانم انجام میدن. از پختن غذا و ملزومات سفره گرفته تا میوه و تنقلات و غیره، همشو مامانم انجام میدن حتی خودشون زودتر میرن تو باغ و کولر و روشن میکنن که فضا خنک باشه و چای دم می کنن و همه چیو آماده میکنن تا ما برسیم تو باغ، بااینکه دوسال پیش برادر کوچکم براثر سانحه تصادف به رحمت خدا رفتند، و پدرم بخاطر غم و غصه های فراوون بیمارن و به سرطان روده مبتلا شدند و دو ماه بیشتر نیست که جراحی کردند و دارند شیمی درمانی می شوند و مادرم کمی بی حوصله شدند ولی بازهم خودشون هماهنگی‌های آخر هفته را انجام می دهند. اما این هفته بخاطر وضعیت بابا و مشغله های مامان تصمیم گرفتیم خودمون همه چیو برای رفتن به باغ آماده کنیم، بعداز کلی فکرکردن که چی بپزیم، بنا شد که همبرگر آماده کنیم، خواهرم گفتند می‌بریم تو باغ و همونجا کبابشون می کنیم، نشون به آن نشون که ساعت 9:30 شب شام خوردیم درصورتیکه هرموقع مامانم عهده داربود همه ی کاراشو ازتوی خونه آماده می‌کرد و میومد و بموقع هم شام می خوردیم و همه چی اوکی بود، اما هماهنگی‌های ما... 

کمی با خودم فکرکردم و گفتم ماهنوز بعداز عمری زندگی هنوز مدیریت مامان رو یادنگرفتیم مادری که از افراد قدیم محسوب میشن، نسل ما که ما باشیم، بعدازچندسال زندگی هنوز مدیریتمون می لنگه وای بر نسل امروز و فردا که بچه های ماباشند 

واقعا چه کنیم که در فرایند این مدیریت هم خودمون موفق باشیم هم بچه هامون؟ 

 

  • سهیلا کاظمی
  • ۰
  • ۰

سلام

شمایی که خانم هستی و از جنس بلور، اگه خداوند تو را مرد آفریده بود، چقدر برای همسر و فرزندانت گذشت و فداکاری داشتی؟ 

این سوالیه که دو روزه فکرمو درگیر کرده، که واقعا اگه خدا منو مرد آفریده بود چقدر در برابر همسر و فرزندانم گذشت و فداکاری داشتم؟ 

مدتی بود که گوشی موبایلم بخاطر قدیمی بودنش و حجم کارایی که من ازش می کشیدم عملا سرعتی نداشت و خیلی کند کار می‌کرد، حتی خیلی وقتا هنگ می کرد و هیچی کار نمی داد، از قضا گوشی همسرم هم خیلی داغون شده و ازبین رفته و یه جورایی روم نمیشد بهشون بگم که من یه گوشی خوب نیاز دارم، ولی دیگه بعداز یه مدت اذیت شدن با فعالیت‌هایی که باگوشی انجام می دادم بهشون گفتم. و ایشون بی اینکه بگن نه من خودم گوشی نیاز دارم و می خوام برای خودم بخرم، گفتند باشه میریم می خریم، و رفتیم و خداراشکر یه گوشی خوب برام خریدن و بعد گفتن گوشی شما در حد کار من کفایت میکنه، گوشی قبلیتو بده به من، منم گوشیمو بهشون دادم و گفتم ببخشید که شما برای من گوشی نو خریدی ولی من گوشی قدیمی بهتون دادم، گفتن اشکال نداره، چون شما می خواید باهاش که فرهنگی انجام بدید من که کار خاصی ندارم پس همین گوشی بهم کار میده❤️

و این واقعا یه گذشته که فکرمی کنم معمولا آقایون در برابر خانوادشون این حس رو دارند و من خدارا راازاین بابت شکر می کنم 

  • سهیلا کاظمی
  • ۰
  • ۰

سلام بزرگواران 

نمیدونم چقدر در مورد قانون تکرار میدونید راستش من خودم چیزی ازاین قانون نمیدونستم تا وقتیکه استاد سر کلاس از این قانون صحبت کردند و گفتند تمرین و تکرار ، بهای بدست آوردن مهارت است و چیزی را که مدام و مرتب تکرار می کنید بصورت یک عادت جدید ذهنی و عملی در می آید و احساس رضایت و خشنودی نتیجه کنار گذاشتن عادتهای گذشته و جایگزین کردن تمرین ها و عادتهای جدید است ، خلاصه من که همیشه بدنبال راهکاری برای ترک غیبت بودم هرچند یکسالی هست که سعی در ترک آن داشتم ولی بازهم بعضی وقتا شیطون لعنتی برنده میشد ومن بایادگیری این قانون  تصمیم گرفتم که با تکرار و تمرین این صفت بد را ازخودم دور کنم چند روز پیش تو همین فکرا بودم که تلفن خونه زنگ زد و یاد صحبتهای استاد خاشعی افتادم که خوب تو تنهایی عبدی اگه راست میگی پای تلفن عبد باش و تا اومدم تلفن را بردارم چند بار پیش خودم تکرار کردم که یادت نره غیبت ممنوع ، غیبت ممنوع...

و بالاخره اونروز موفق شدم که در برابر صحبتهای طرف مقابل از کسی حرف نزنم و اونروز از موفقیتی که بخاطر تکرار بدست آوردم خیلی خوشحالم و دیگه یاد گرفتم و هرروز چندین بار پیش خودم ذکور سبحان الله ، الحمدلله ، لااله الا الله و الله اکبر و اعوذبالله من الشیطان الرحیم را تکرار میکنم و باز میگم غیبت ممنوع ، غیبت ممنوع 

به امید اینکه همه ی ما با استفاده از قانون تکرار تصمیم به ترک غیبت گرفته و موفق شویم و شیطان را شکست دهیم 

و من الله توفیق 

  • سهیلا کاظمی
  • ۰
  • ۰

سلام دوستان 

وقتی میگن خدا همه کاره ی آدم و عالم است و هر کاری که او بخواهد انجام می شود و اگر نخواهد برگی از درخت نمی افتد واقعا همینطوره ، خدایا شکرت .

روز جمعه ویدیویی راجع به شکر و توکل تولید کردم و خواستم در پیجم تو اینستا ارسالش کنم هر کار کردم ارسال نشد ، راستش چون اولین باره که اینستا نصب میکنم بخاطر کارم خیلی وارد نیستم که چجوری باهاش کارکنم، خلاصه بعداز چندین بار که یکی یکی گزینه هاشو زدم و امتحان کردم تازه متوجه شدم که چون تایم ویدیو بیشتر از یک دقیقس ارسال نمیکنه و باید بصورت IGTV ارسال بشه گزینه مخصوصش را انتخاب کردم و به امید اینکه دیگه ارسال میشه کپشنش را هم نوشتم و ارسال کردم ولی باز هم ارسال نشد که نشد . اومدم دوباره از اول متنمو جوری تنظیم کردم که سر 58 ثانیه تمام بشه ولی بازهم ارسال نشد ، اینبار دیگه پیش خودم گفتم این یه حکمتی توش هست که ارسال نمیشه که بااینکه حجمش را کم کردم ولی بازهم خدا نخواست که ارسال بشه تا دیروز که رفتم سر کلاس و بعدازظهر که برمی گشتم بین راه تو فکر درس استاد بودم و آموزش کتاب نویسی ، تازه اونموقع فهمیدم که چرا این ویدیو ارسال نشد و همون لحظه خدارا ازاین بابت که اینقدر حواسش به کارای من هست شکر کردم...

خدایا شکرت ، خدا جونم شکرت و ممنونم ازت خداجون که اینقدر هوامو داری 

 

  • سهیلا کاظمی
  • ۰
  • ۰

سلام از امروز با موضوع جدیدی بنام یار امام زمان شدن در خدمتتون هستم: 

 خداوند در قرآن طبق آیه ۵۶ ذاریات که می فرماید ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون یعنی ما جن و انس را خلق نکردیم مگر برای عبودیت یعنی در واقع خدا همه این خلقت و همه این جهان را برای ما انسانها آفریده و ما را برای خودش خلق کرده که چیکار کنیم ؟ وظیفه ما چیه؟ اینه که ما اطاعت کنیم ، اطاعت کنیم که چی بشه؟  که عبد بشیم عبد شدن چه فایده هایی برای ما داره ؟  خیلی فایده ها برامون داره فواید دنیوی و اخروی یکی از فواید مهمی که برای ما داره اینه که ما عبد میشیم یعنی اطاعت امر خدا را می‌کنیم و تسلیم محض خداوند میشیم ، بالاترین فایده‌ای که برای ما داره اینه که ما به آرامش بینهایت می‌رسیم خداوند گفته که تنها راه آرامش انسان ها فقط در عبودیت است یعنی من راه آرامش انسان ها را فقط و فقط در عبودیت گذاشتم. توی اطاعت خودم گذاشتم و عبودیت یاد خدا را مدام به ما یادآوری می کنه و کسی که عبد باشه مدام باید به این فکر باشه که خدا از من چی میخواد؟  من چیکار کنم که خدا از من راضی باشه ؟ و این یاد را به طور مداوم برای انسان ایجاد می کند و طبق سنت های الهی آرامش به همراه می آورد چرا میگن سنت ؟ چون سنتی یعنی قانون همون قانونی که خداوند یک دنیا را داره باهاش اداره میکنه پس همینطوری الکی خدا یه چیزی نمیگه و خلف وعده نمی کنه وقتی میگن سنت یعنی آرامش بینهایت قطعاً و حتماً به تو میرسه و با عبد شدن حتماً و قطعا صورت میگیره دومین فایده که عبد شدن برای ما داره اینه که ما به لذت های معنوی فوق العاده و بی نهایت می‌رسیم که فرد این لذتها را هم از راه عبودیت بدست میاره و باز از فواید عبودیت این که چشم و گوش قلب انسان باز میشه ،  محبوب القلوب میشه ، مستجاب الدعوه میشه و یار امام زمان میشه .

خب ، من در این وبلاگ می خوام مطالبی را در مورد یار امام زمان شدن با شما دوستان به اشتراک بگذارم

ادامه دارد... 

  • سهیلا کاظمی
  • ۰
  • ۰

اکشن باش

امروز که استاد کیانی زحمت کشیدن و جهت پیگیری فعالیتها تماس گرفتند آنچه که سعی کردم با بهانه های مختلف فعالیت محدودم را توجیه کنم ، نشد و همانموقع حین سوالها و پیگیریهای استاد به یاد درس کلاسشون افتادم و احساس کردم که یه جورایی هنوز در موشن بسر می برم و همش تقصیر این واژه ی فرداس که بعضا خواه ناخواه ازاین واژه استفاده کرده ایم. ولی بهتر دیدم که دیگر این واژه را نادیده بگیرم و از حالت موشن درآمده و وارد فاز اکشن شوم. 

  • سهیلا کاظمی
  • ۰
  • ۰

سلام

طبق دروسی که از اساتید محترم آموختم ، یادگرفتم که تو هرکاری به خدا توکل کنم همراه با تلاش عاقلانه و دیگه بقیشو بسپارم به خدا. الان چند ماهی است که این مهمان ناخوانده پا به خانه و کاشانه ی ما گذاشته و با هیچ ترفندی بیرون نرفته و همچنان دارد با ما یه قل دو قل بازی میکند. 

این چند مدت اخیر خبر مبتلا شدن دوستان را که می شنوم بسیار اندوهگین می شوم. نمی دانم چقدر در پیشگاه خداوند قابل هستم ولی براشون بسیار دعا کردم . امشب که استاد کیانی جهت کنسلی کلاس تماس گرفتند و گفتند که پسرشون تمام علائم کرونا را دارند ، علاوه براینکه واقعا ناراحت شدم ، به فکر فرو رفتم.بعضی وقتا نه بخاطر این ویروس منحوس ، بخاطر حکمتهای خداوند واقعا جای تامل دارد. که چگونه می شود انسانهایی که نه فقط بهداشت سلامت جسم را رلایت کرده بلکه بهداشت سلامت روحشون را هم رعایت کردند. اما وقتی خبر مبتلا شدنشون رو می شنوم به دردن خود می اندیشم که آیا من انسان همانطور که پروتکل های بهداشتی را رعایت میکنم ، چقدز برای روحم و اصل وجودی ام در این زندگی دنیوی پروتکل های الهی را رعایت کردم . آیا اینقدر که از این ویروس منحوس که چند ماهی است مهمان ناخوانده ی خانه های ما شده ، می ترسیم، آیا از خودمان نمی ترسیم ؟ ( اعمال و رفتارمان ) که همین خود ماییم که سرنوشت را برای خودمان رقم می زنیم ، با مسیرهایی که انتخاب می کنیم. و اینجاست که وقتی باخود می اندیشم به یاد درس قوانین و سنتهای الهی میوفتم و اینکه تا خدا نخواهد برگی از درخت نمی افتد . بنابراین سعی می کنم اعمال درستی داشته باشم. حداقل اینکه با رعایت همان پروتکل ها غیبت نکنم و توکل به خدا داشته باشم. 

( به فرموده ی امام خمینی ره : الغیبت اشد من الزنا ) 

  • سهیلا کاظمی
  • ۰
  • ۰

حکمت خدا

شاید کرونا دوباره یادمان بیندازد که انسانیم و خداوند بااین ویروس مارا مجبور کرد که در خانه بمانیم و کمی از پشت این ویترین شیشه ای به دنیا بنگرم ، نه فقط دنیای بیرون بلکه به درونمبنگرم و تامل کنم و به ژرفای درونم بیندیشم که من کی ام ؟ برای چه متولد شده ام ؟ چرا پا به این دنیای بی انتها گذاشته ام ؟ وظیفه ام چیست ؟ گاهی پیش خود میگویم که هیچ کار خدا بی حکمت نیست و میخواهد به ما ثابت کند که ما هیچی نیستیم اینقدر ضعیفیم که از پس یک ویروس کوچک هم بر نمی آییم . 

باز با خود می اندیشم من کی ام ؟ اول شخص مفرد یا مادری مهربان یا همسری فداکار ؟ آری من انسان که روحم اصل وجودی من است و همانطور که خداوند در آیه 85 سوره اسراء میفرماید : قل الروح من امر ربی... این روح از امر پروردگار من است و خداوند این دنیای بی انتها را برای من آفریده  و من را برای خودش، تا عبادت و اطاعت کنم و عبد بشم پس وظیفه ام این است که مطیع باشم و اطاعت کنم. 

چه خوب ! حالا می فهمم که این کرونا همش هم بد نیست. مزایای خوبی هم دارد و آن در خانه ماندن و تامل در درون خویش است. با آمدن این ویروس گفتند که بهترین کار این است که هر کس در خانه خودش قرنطینه شود، خیلیا ترسیدند در حالیکه هیچ ترسی ندارد. چرا همه با شنیدن کلمه قلمبه سلمبه ی قرنطینه به وحشت می افتند ؟ و ترس در دلشان جای می گیرد ؟ اگر تمام حروف این کلمه را از هم بشکافیم میتوان معانی قشنگی برایش پیدا کرد. مثلا حرف قاف: در خانه بمان و《 قرآن 》تلاوت کن. حرف ر : با خدای خود 《 راز و نیاز کن 》 حرف نون : 《 نماز قضا 》 بخوانیم. حرف طا: در این میان 《 طینت و نفس 》 خود را از هرچه غیر خداس پاک کنیم. حرف یاء: 《 یاس و ناامیدی 》را از خودمان دور کنیم چون فرد موحد یاس به خود راه نمی دهد. حرف نون : 《 نسیم عطر خدا 》 را به یاد آوردن و احساس کردن است. حرف ه : 《 هوای دلهایمان 》 را پاکیزه و مطهر کنیم تا حال دلهایمان خوب شود. 

پس بیاییم به همدیگر قول بدیم که در این برهه از زمان کاری نکنیم که این دوران به کوری ما بگذرد چون هیچ عصایی نیست که به آن تکیه زنیم. جز خدا چون او لا موثر فی الوجود الا الله است... وقتی با شنیدن خبرهای کرونایی دلشکره به دلم می افتد ، بایاد خدا دوباره دلم را آرام میکنم ، انگار کسی دستی به قلبم می کشد انگار کسی می گوید خیالت راحت ، من هستم و من تمام دلشوره هایم را بدست باد می سپارم. و همون لحظه دوباره با خدای خود درد دل میکنم. و به او توکل میکنم و برای تمام بیماران و مبتلایان به این ویروس دعا میکنم و از تو میخواهم که آرزوی تمام بچه هایی را که دستان کوچکشان را بسویت دراز کردند ، برآورده کنی. خدایا کرونا پشت این ویترین شیشه ای قرار گرفته و منتظر است که برق ناامیدی را در چشمانمان احساس کند. آنوقت است که با تلنگر ریزی این ویترین شبشه ای را شکسته و وارد شود... پس خدایا از تو میخواهم که دلهایمان را مملو از نور توحیدی ات کنی. 

به فرموده ی حضرت زینب سلام الله علیها :  ما رایت الا جمیلا ... جز زیبایی چیزی ندیدم. بیایید ماهم بااین دید به کرونا نگاه کنیم که کرونا باعث شد که یادمان بیفتد ما انسانیم و باید قدر داشته هایمان را بدانیم و یادمان انداخت که خدا هر سختی و مریضی را که می فرستد برای رشد و تربیت ما میفرستد و وظیفه ما این است که مطیع دستورات و احکام الهی باشیم. باید یاد بگیریم که هر کاری را در راستای دستورات و احکام الهی انجام بدیم. الان با آمدن این ویروس یک عده متوجه شدند که باید طبق دستورات و احکام الهی که بسیاری از صاحبنظران و متخصصان که از روی مبانی عقل و علم حکم میکنند ، گفتند که رعایت بهداشت و و در خانه ماندن فرض است ولی ای کاش برای موارد مهم دیگر زندگی هم طبق احکام و دستورات الهی که گفته شده در قرآن ، غیبت نکنید ، دروغ نگید ، تهمت نزنید و درباره ی همدیگر قضاوت نکنید ، همه ی این اصول راهم طبق همین احکام یاد بگیرند. 

خود من تو این مدت با لطف و یاری خدا دارم تمرین میکنم که حواسمو جمع کنم و غیبت نکنم و مثبت نگر باشم. 

پس الان می بینیم که در این کرونا  《 ما رایت الا جمیلا 》   چیزی جز زیبایی ندیدیم 

 

این نوشته را در روزهای اول آمدن ویروس کرونا نوشتم 

          《 با ما همراه باشید 》 

  • سهیلا کاظمی