به نام خدا
سلام
این چند مدت اخیر هرچی بابا را با ضعف و بیحالی می دیدمش جیگرم به درد میومد نمیتونستم خودمو کنترل کنم و بغض عجیبی گلویم را می فشرد و به سختی خودمو کنترل میکردم و میگفتم نه بابا بخاطر شیمی درمانی که میکنی و چند بار بیهوشی داشتی بدنت ضعیف شده باید تا میتونی خودت رو تقویت کنی اما فقط خدا خبر از توی دلم داشت که چه غوغایی توشه و طوفان دلهره امان نمیداد و تو دلم می تابید تا اینکه امروز که دوباره بابا را دیدم خدراصدهزار مرتبه شکر حال و احوالش بهتر بود کمی بابا میگفت یک کیلو کاهش وزن داشتم گفتم بابا وزن مطرح نیست اینکه الان می بینم حال و احوالت بهتر از هفته گذشته خیییلی جای شکر داره و خدراصدهزار مرتبه شکر که بهتری الحمدلله... و این خیییلی برام ارزش داشت، خدایا ازلطف تو متشکرم ازتو میخوام که همیشه چشمانم سلامتی پدر و مادرم و فرزندان و عزیزانم را ببیند... الهی آمین
- ۹۹/۰۷/۰۴
عزیزم خداراشکر
اتفاقا منم توفکرشون بودم
الهی همیشه عزیزانتون سلامتی و دلخوش داشته باشن و موفقیتهاشون را جشن بگیرین و خوشحال باشین
بازم خدا را هزاران بار شکر