به نام خدا
سلام
امروز دوباره رفتم سراغ نهج البلاغه و چند صفحه ای از کتاب را خوندم و چندتا نکته ی ناب یاد گرفتم.
قال علی علیه السلام : و فیه ربیع القلب، و ینابیع العلم، و ما للقلب جلاء غیره = بهار دلها و چشمه های دانش در قرآن است و برای قلب و فکر جلایی جز قرآن نتوان یافت. در شرح و تفسیر این حدیث گفته بود
1_ و فیه ربیع القلب : دیدید درفصل بهار تمام گیاهان زنده و خندان، درختان باطراوت و جنگل ها و بیابانها سرسبز و خلاصه تمام طبیعت زنده و زیباو پرشکوه میشن؟ دقیقا هنگامیکه نسیم قرآن برقلبها می وزد بهار دلها شروع میشود. گلهای اخلاق و صفات زیبا شکوفه میکند. درختان پربار تواضع و صبر و استقامت به بار می نشیند. و یخهای وجود انسان که براثر گناه بوجود آمده کم کم آب میشود و آثار باقیمانده ی زمستان که بوی مرگ و نابودی میدهد، بتدریج ازبین میرود. 2_ و ینابیع العلم = ینابیع =چشمه، نه یک چشمه بلکه چشمه های فراوان علم و دانش در قرآن وجود دارد. و هرچقدر که با قرآن کارشود و درآن اندیشه و تدبر گردد مفاهیم تازه و مطالب جدیدی ازآن استخراج میشود. 3_ و ما للقلب جلاء غیره= هرگاه احساس کردی قلبت براثر گناه یا غفلت از خدا یا دور ماندن از حق، زنگار گرفته، قرآن را باز کن و آیاتش را تلاوت کن و در آن تدبر و تأمل کن تا قلبت را صیقل و جلا دهد. و نکته ی آخری که ازش یاد گرفتم این بود که میگفت تمام نیازهای بشر در قرآن وجود دارد. از نیازهای اجتماعی، فردی، اخلاقی و نظامی گرفته تا اقتصادی و برای همین اگر مرتب قرآن بخوانیم و باآن زندگی کنیم و بهش عمل کنیم، هرگز نیازمند نخواهیم بود. و اگر قرآن را رها کنیم، هرچقدر هم که امکانات کافی داشته باشیم، هرگز بی نیاز نخواهیم بود. و نه تنها کل قرآن انسان را بی نیاز میکند بلکه گاهی یک آیه قرآن برای تمام عمرانسان کافی است. و میتواند سرمشق خوب و مناسبی برای سراسر زندگی اوباشد.
بعضی وقتا که به نهجالبلاغه مراجعه میکنم واقعا ازش درس میگیرم، خط به خطش علم زندگی دارد و ما ازآن غافلیم حتی از قرآن و این واقعا جای تأسف دارد. خداوند ان شاء الله ما را به بزرگواری خودش ببخشد
الهی آمین
- ۹۹/۰۶/۲۳
ممنون