به نام خدا
سلام
امروز ساعت 9:40 دقیقه صبح از طرف مؤسسه کامپیوتر که دخترم میرود تماس گرفتند و گفتند برای مادرها جلسه گذاشتیم لطفا ساعت 10:30 مؤسسه باشید، گفتم باشه، سریع کارهایم راانجام دادم و رفتم وقتی رسیدم همه ی دانش آموخته هایی که امتحانشون را داده بودن بیرون توی محوطه بودند و یه عده هم هنوز سر امتحان بودند رفتم داخل و بعداز سلام و احوالپرسی نشستم رو یه صندلی.
مسؤل آموزشگاه یک دختر کم سن و سال است حالا مجرد است یا متأهل نمیدانم. ایشون شروع به صحبت کردند و گویا دونفر از دانش آموخته های دختر که بی انضباطی کرده بودند و کل کلاس بهم ریخته بوده ایشون کل مادرها را خواسته بود که در رابطه بااین قضیه صحبت کند و من بسیار خوشحال شدم از اینکه ایشون مسؤل آموزشگاه هستند چون قبلا خواهرشون مسؤل بودند، خواهرشون هم بنده خدا مثل ایشون خیلی دغدغه مند بودن ولی ایشون بیشتر وبااینکه کم سن و سال هستند فوق العاده احساس مسؤلیت پذیری شون عالی هست نمیدانم متأهل هستند یاخیر ولی با همه ی این احوال ما مادرها را بخاطر اینکه دخترهامون را اعتماد کردیم و در آموزشگاه اینها ثبت نام کردیم احساس مسؤلیت میکنند و درک میکنند و خیلی حواسشون هست به اینکه یه موقع حتی هنگام تعطیل شدن توی کوچه آموزشگاه اتفاقی نیفته یا یه موقع با دانش آموخته های پسر که تو تایم بعدی هستند هم کلام نشوند. یا مثلا یکی از دخترها که مرتب شالش را شل و وارفته سر میکند و خیلی وقتا هم شال از روی سرش می افتد و اعتنا نمی کند، امروز گفتند بدون استثناء همه با مقنعه بیان و تااین حد مسؤلیت پذیری ایشون برایم خاص بود و حظ بردم
خداراشکر که خدا همیشه افراد خوب و با درک و فهم، سر راهمان قرار میدهد... بازم خداراشکر.
- ۹۹/۰۶/۱۹