به نام خدا
سلام
بچه که بودم از 20روز قبل محرم لحظه شماری میکردم تا ماه محرم از راه برسه، چون روز اول محرم که میشد شب زود شام میخوردیم و مامانم میگفت چادراتونو سرتون کنید تا بریم گلستان شهدا، منم عاشق این بودم که برم گلستان شهدا و اونجا مراسم روضه خوانی رو ببینم و دسته های زنجیر نی و سینه زنی که میومدن تماشا کنم، دل تو دلم نمیموند تا محرم بیاد، بابام کارمند شرکت نفت بود ولی این ده روز را تو آشپزخانه های امام حسین آشپزی میکرد و غذا می پخت خیلی کم می آمد خونه یا وقتی میومد یه چای میخورد و میخوابید و دوباره میرفت و موقع رفتن فقط به مامانم سفارش میکرد بچه ها رو میبری تکیه، حواست بهشون باشه، از جلو چشمت دور نشن، مامانمم میگفت حواسم هست خیالت راحت، تو اون ده روز خیییلی سعی میکردیم دخترای خوبی باشیم چون سه تا خواهریم اگه شیطونی میکردیم یا حرف مامان رو گوش نمیکردیم شبش مامان میگفت بنشین تو خونه و حسابی تنبیه میشدیم برای همین خیلی مراقب کارامونو و رفتارمون بودیم ای کاش همیشه بچه بودیم یا حداقل اون طینت صاف و صادق باهامون بزرگ میشد و همیشه فک میکردیم یه مراقب بالا سرمونه و همیشه مراقب اعمال و رفتارمون باشیم خلاصه حال و هوایی داشت محرم از اون دهه ها تا دهه ی محرم امسال خیییلی فرق کرد. زمین تا آسمان. دهه ی محرم امسال خیلی منو تو فکر میبره که سالهای گذشته چه کردیم با دل مولامون چه کردیم با دل آقامون که امسال اینگونه بی نصیب از همه چی بمونیم بعد پیش خودم فکر میکنم که ای داد برما چرا فکر میکنیم تا وقتی کوچکیم مامان مراقبمونه ولی الان که بزرگ شدیم هیچ مراقبتی نداریم درصورتیکه الان هم مراقب داریم و اون مارو براحتی می بینه، هم ما رو هم اعمالمونو و اون کسی نیست جز حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
پس چرا حواسمون نیست؟ چرا مراقب اعمال و رفتارمون نیستیم؟ چرا کمی به خودمون نمیآییم؟ من از شرمندگی از روی آقا عرق شرم بهم زده و خجالت زده ام، چه کنم آقا؟ چه کنیم از اینهمه غفلت؟ از اینهمه بیخبری...
چه باید بکنیم که اگر بزرگترین مراقب عالم مهدی موعود ارواحنا فداء دفترچه ی اعمالمون رو دید یا سیر و سیاحتی تو گوشیهای همراهمون کرد، به خود نلرزیم و شرمنده نشیم...
باید کارهایی انجام بدیم که مورد رضایت و خشنودی خداوند باشه، سه کار خوب و نیک هست که به زندگی ما رنگ خدایی میدهد. و لبخند رضایت معشوق حقیقی را بدنبال خواهد داشت.
اولین کار کیمیای استغفار است. چون مطمئنا ما دچار غفلت و مرتکب گناه و اشتباه شده ایم. و این استغفار زیاد است که حس بد گناه را از وجود ما پاک میکند. و ما را به عفو بخشش خداوند امیدوار...
پس استغفار دراصل کیمیایی است که قلب تیره و تاریک گنهکار را مانند طلا درخشان میکنه. البته یادمون باشه که این از رحمت و مهربانی خداوند است که توبه ی بنده ی پشیمان خود را می پذیرد. خدایا شکرت که تو اینقدر در حق ما مهربانی. اصل دوم فروتنی است. خوشرفتاری و نرم خویی با دیگران علاوه بر آنکه در دنیا موجب آسایش و لذت است در آخرت هم سبب کسب خشنودی الهی میشود. حالا بنظرتون کسیکه مغرور است به دریای رحمت الهی راه پیدا میکند؟ آیا ممکن است کسیکه خودش از خطای دیگران چشم پوشی نمیکند، و فضل و بخشش ندارد بخشش الهی شامل حالش شود؟ امام کاظم علیه السلام درباره ی پاداش ویژه ی خدا به متواضعانه میفرماید : خداوند پاداش متواضعان را به اندازه ی میزان تواضع آنها نمی دهد، بلکه به اندازه ی بزرگی و مجد خودش به آنان پاداش می دهد. و سومین اصل صدقه است. زیاد صدقه دادن است که بسیار تأثیر گذار است.
ان شاءالله بتونیم این سه کار مهم را که مورد رضایت و خشنودی خداوند است انجام دهیم و بابت توفیق انجام دادنش خدارا سه مرتبه شکر کنیم.
الهی آمین
- ۹۹/۰۶/۰۸