به نام خدا
سلام
امروز صبح داشتم غذا می پختم به ذهنم رسید که یه باغچه کوچیک برای خودم درست کنم. بعد پیش خودم گفتم نه ممکنه نتونم بهش رسیدگی کنم و گل و گیاه خشک بشن، گناه دارن، دوباره به ذهنم رسید که بهتره یه باغچه مصنوعی درست کنم، تو همین موقع یادم افتاد به گلدانهای کاکتوسی که دوسال پیش داشتیم، همسرم گذاشته بودشون تو بالکن که جلو چشم باشن و آبشون بدیم خشک نشن. مرتب بهشون آب میدادیم یه موقع هایی خودم یه موقع هایی همسرم و یه موقع هایی دخترم بهشون آب میدادیم، یکی از کاکتوس ها که خیلی بزرگ شده بود همسرم ازش قلمه زد و تو یه گلدان کوچیکتر کاشتش و اونم رشد خوبی داشتند. تااینکه برادرم تصادف کرد و به رحمت خدا رفتند و بخاطر این غم بزرگ بیشتر یا خونه مامان بودیم یا وقتی هم میومدیم خونه به فکر گلدونه اصلا نبودیم تا یک ماهی بهمین شکل گذشت و بعداز یک ماه یه دفه همسرم گفتند فکرکنم کاکتوس ها خشک شدن این مدت اصلا یادمون رفته بهشون آب بدیم، یکمرتبه ازجام بلند شدم و گفتم وای خدا مرگم چجوری توگرمای تابستون یادمون رفت به این کاکتوسهای زبون بسته آب بدیم و بلافاصله به آشپزخانه رفتم و پارچ را پرازآب کردم و رفتم تو بالکن و با صحنه ی عجیبی روبرو شدم... دیدم کاکتوسها گل دادن، اونم چه گلای خوشگلی، اشک تو چشمام حلقه زده بود، گفتم خدای رب العالمین تو چقدر ارحم الراحمینی! که حواست به همه چی هست، وقتی برادرم از پیشمون رفت، همش گریه میکردم و میگفتم خدایا آخه تو طاقت ما رو نسنحیدی، نگفتی ما الان طاقت یه همچین داغ و مصیبتی را نداریم، چجوری دلت اومد یه همچین کاری باما بکنی؟ اینجا خدا خواست بزرگیش به من ثابت کنه که چرا من حواسم به همه چی هست حتی این گلدون کوچیکی که تو یک ماه بدون آب و غذا رهاش کردی و اونجا بود که پی بردم خدا صلاح برادرم رو بهتر میدونه و میخواد لابد برادرم به خیروصلاحش بوده که بره و اونجا کارای مهمتراز کارایی که تواین دنیای فانی انجام میداده اونجا باید انجام میداده و برای همین خدا بردش پیش خودش، چون برادرم یه جوان 27 ساله ی پاک طینت و خوش سیرتی بود همیشه دلش با خدا بود و اعتماد قلبیش بخدا زیاد بود و شکرگزار خداوند بود حتی زمانیکه تو کارش ورشکست شد و سرمایشو ازش خوردن و کل داراییاش برباد فنا رفت، بااعتماد به نفس کار میکرد و میگفت امیدبخدا من ته دلم روشنه ان شاء الله که خدا خودش همه چیو درست میکنه.
خدا بیامرزتت برادر نازنینم تو فرشته ی ناشناخته ای بودی که کسی از درونت خبر نداشت و قدرت رو ندونستن
ان شاءالله که تو اون دنیا خوش و خرم زندگی کنی که حتما همینطور هست و لحظه ی همنشینی با خوبان ما رو یاد کن یادت نره... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
- ۹۹/۰۵/۲۳