به نام خدا
سلام
نمیدونم چرا بعضی وقتا احساس میکنم خیلی نیازدارم باخدا حرف بزنم بعضی وقتا بعداز نمازام یا حین خوندن دعای توسل باخدا حرف میزنم نمیدونم چی شد که الان تو روز نوشته ای که میخوام برای وبلاگم بنویسم دلم میخواد حرفامو باخدا بزنم، همیشه از خدا خواستم که صبر زیاد بهم عنایت کنه و نور توحیدیش رو بیشتر و بیشتر به قلبم بتابونه. خدای مهربون خیلی هوامو داره ولی بازم ازش میخوام که کمکم کنه تا صبورتر بشم. چون امیرالمؤمنین علی علیه السلام در محجة البیضاء میفرماید : ایمان بر 4 پایه و ستون استوار است که یقین و صبر و جهاد و عدل است و باز امام بزرگوار در نهج البلاغه در مورد صبر میفرماید برای تمام نعمتها کلید و قفلی مقرر شده پس کلید آن صبر و قفل آن تنبلی است. و باز امام بزرگوار در بحارالأنوار میفرماید صبر کلید رسیدن است و کامیابی سرانجام کسی است که شکیبایی می ورزد. و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در بحارالانوار میفرماید نشانه های انسان صبور سه چیزاست. 1_ کسل و خسته نمیشود. 2_ بی قراری نمی کند 3_ از پروردگارش شکایت نمی کند. چون وقتی کسل شود حقوق را ضایع و تباه خواهد کرد. و هنگامی که بی قراری کند، سپاسگزاری نمی کند. و وقتی از پروردگارش شکایت کند گناه خواهد کرد.
الهی تورا به عزتت قسم هیچگاه نگذار کسل و خسته و بیقرار شویم و هیچگاه گله و شکایت به زبانمان نران. و مارا هیچوقت حتی به اندازه ی طرفة العینی مارا به حال خودمان واگذار...
الهی آمین
- ۹۹/۰۵/۲۱