به نام خدا
سلام
از مادران امروزی کی میتونه مثل مادرای قدیم مادری کنه؟ هر کس بگه من، غلو کرده، خود من اعتراف می کنم که نمی تونم مثل مادر خودم برای حتی سر کار رفتن فرزندم که خانواده تشکیل داده حرص بخورم و غذاشو آماده کنم، پیش خودم میگم خانمش براش آماده می کنه دیگه... و یه جورایی خیال خودمو راحت میکنم
اما الان مادرم بنده خدا با وجود اینکه پدرم مریض احوال است و هر دو روز یکبار از بیمارستان به داروخانه و از داروخانه به مرکز شیمی درمانی، یه پاشون اونجاست یه پاشون پیش دکتر است، باز هم حواسش به غذای برادرم که سر کار میرود، هست حتی اگه دکتر هم رفته باشند اینقدر توی خودش حرص میخورد که سریع برسن خونه و بتونه غذای برادرم را آماده کند یا یه موقع هایی از شب قبل که بدونه صبحش که میرن ممکنه کارشون طول بکشه، از شب قبل غذاشون رو آماده میکنه و میره که ظهر بموقع غذاشونو ببنده تا برادرم بیاد ببره و واقعا یه وقتایی مامانمو که می بینم یاد سربازهای میوفتم که بی جیره و مواجب برای رضای خدا خدمت می کردند. مادرم نیز بی منت خدمت میکند چون میدونه خدمت به خلق خدا چه فرزندش باشد چه همسر و چه غریبه از والاترین خدمات است که خدا بهش نظر می اندازد فقط همیشه یادش میره که بگه من خدمت می کنم قربة الی الله و نکته ای که برای خودم خیییلی حائز اهمیت است اینه که همیشه مادرم تمام کارهاش به نظم و دقیق و بموقع انجام می گیرد ولی فوق العاده صدمه می خورد چون وضعیت پاش خیلی مناسب انجام اینهمه کار نیست اما همچنان دنبال کارها می دود و وقتی کارهاش انجام میشود و بدنش به استراحت می افتد تازه درد پا به سراغش می آید. من دوست دارم که نظم و دقیق بودن را از مادرم یاد بگیرم ولی تااین حد فکر میکنم مادرم زیاد به خودش صدمه می زند چون آیه قرآن داریم دقیق یادم نیست آدرس آیه را ولی خداوند میفرماید : لا یکلف الله الا وسعها یعنی خداوند هرکسی را به اندازه ی وسعش تکلیف کرده و هیچوقت خدا خارج از وسع آدما ازشون تکلیف نمیخواد
ان شاءالله که همه ما بتونیم در حد تکلیفی که خداوند ازمون خواسته انجام بدیم تا ان شاء الله مورد رضایت خداوند قرار بگیریم و ان شاءالله که خداوند سایه ی پدر و مادر را از سرمون کم نکنند و ان شاءالله که همیشه سالم و تندرست باشند... الهی آمین
- ۹۹/۰۵/۰۹